داستان خیلی کوتاه

ساخت وبلاگ

داستان خیلی کوتاه

توی شهری ادم بی مزه ی بود که هیچکی ازش دل خوشی نداشت یه روز دیو اومد و همه رو خورد الا اون یه نفر خودمونیم بی مزه گیم همیشه بد نیست.

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۵ساعت 17:42&nbsp توسط بهرام قبادی فردtelegram//bahramghobadyfa  | 

داستان خیلی کوتاه...
ما را در سایت داستان خیلی کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahramghobadyfardo بازدید : 117 تاريخ : جمعه 1 دی 1396 ساعت: 1:59

چراغ علی خان قبادی آدینه وند زمانی که راهی استان مرکزی  امروزه گشته بودندبا هیئتِ همراه و خدم و حشم خویش برای گرفتن حکم حکومتی در خصوص رسیدن به منصب والی گری و حاکمیت پیشکوه ازقضی دشمنانش یکی از ملازمانش را فریفته بودند که تو اگر خداوندگارت را ازمیان برداری تورا به جای وی خواهیم گماشت درمیانه ی راه و نزدیکی های اراک که چراغ علی خان می خواست از اسب پیاده شود ملازم پست فطرتش ازپشت ایشان راهدف و از پای درآورد مرحوم چراغ علی خان دستش را به خون پهلویش آغشته کرد وچندین بار دستش را به اسب چسباند و فراریش داد بعد چند روز اسب به طرهان رسید, مردم بادیدن اسب خون داستان خیلی کوتاه...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان خیلی کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahramghobadyfardo بازدید : 275 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 22:05

نظریه ی هژمونی آنتونیو گرامشی متفکر مارکسیست ایتالیایی مکتب مهمی در مطالعات فرهنگ و ايدئولوژی به شمار می رود.  امروزه بسیاری ,.نظریه ی هژمونی را نظریه ی اصلی و مادر در مطالعات فرهنگی می دانند و به اندیشه گرامشی باز می گردند.به نظر آنها این نظریه تنها راه حل ممکن  برای بحران معرفت شناسانه ای است که امروزه مطالعات فرهنگی بدان گرفتار آمده است. گرامشی در تحلیل بقا و استمرار سرمایه داری و عدم وقوع انقلاب های سوسیالیستی موضعی ضد اکونومیستی اتخاذ کرد و بر نقش رو بناها بویژه ايدئولوژی و فرهنگ تاکید گذاشت. درهمین رابطه وی تفسیر مارکسیسم به عنوان علم و کاشف د داستان خیلی کوتاه...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان خیلی کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahramghobadyfardo بازدید : 241 تاريخ : پنجشنبه 15 مهر 1395 ساعت: 7:30

گویند در پشتکوه (ایلام امروزی )پیره زنی گاوش را به چوپان ده سپرده بود.به دلیل غفلت چوپان گاو وارد مزرعه ای شد و شروع به چریدن کرد.صاحب مزرعه باسنگ خواست گاو را از مزرعه ش براند که سنگ به سر گاو اصابت کرد و گاو را از پای دراورد.چوپان بادیدن گاو مرده شروع به داد و بیداد کردو دست به یقه ی صاحب مزرعه شد,صاحب مزرعه زیر بار نمی رفت و گاو را مقصر می دانست,گاو هم که رحلت کرده بود و گاو مرده که نمی تواند ازحق خویش دفاع کند پیره زن که باخبر شده بود یقه ی چوپان را گرفته بود و چوپان را مقصر می دانست مردم چوپان و پیره زن و صاحب مزرعه را نزد کدخدای ده بردن کدخدا نتوانستاخت داستان خیلی کوتاه...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان خیلی کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahramghobadyfardo بازدید : 195 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 0:57

دستهایم را ازشهر تابلوها

تابلوهای روزهای زوج گریه ممنوع ,روزهای فردخنده

شلیک می کنم.

به صحنه ی ازپا درامدن فاصله,

به حیاطی لبریز از عریانی درخت های کاج,

به لاشه ی مطبخی که تنها نشان بقایای ادمی ست

به دیار انارهایی که به عشق اقام ابوالفضل سینه تا سر چاک کرده اند,

به دیارگدازه های عطش اتش  سیاب  تشنه

به مراسم  تشییع   جنازه  ی فاصله

به زیرتنگ سیاب  جوانمرد قصابی که عشق را برایم  چرخ گوشت کرد.

داستان خیلی کوتاه...
ما را در سایت داستان خیلی کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahramghobadyfardo بازدید : 169 تاريخ : جمعه 2 مهر 1395 ساعت: 21:06

خانلرخان ادینه وند قبادی ملقب به(شهاب السلطان)از حکام و خوانین و قضات نامی پیشکوه(لرستان امروزی)یکی از بزرگترین مرجع های life style سنتی بوده به گونه ی که نظم, ظرافت, نوع زندگی و منش ایشان زبانزد خاص و عام است. به گو نه ای که اگر بخواهند چیزی را نیک و خیلی مورد پسند وصف نمایند ارجاع می کنند به نام ایشان و برند خانلری را ضمیمه ی جمله یشان می کنند طرز لباس پوشیدن ایشان نوع لباسشان,فرم و شکل منزلشان حتی ایشان روی لباس و نوع راه رفتن رعایایش وسواس به خرج میدادند.همچنین نقل است مرحوم خانلرخان شهاب السلطان امر قضاوت وحل مناقشه بین اقشار مختلف پیشکوه وپشتکوه را بر داستان خیلی کوتاه...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان خیلی کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahramghobadyfardo بازدید : 319 تاريخ : پنجشنبه 1 مهر 1395 ساعت: 10:52

توی شهری ادم بی مزه ی بود که هیچکی ازش دل خوشی نداشت یه روز دیو اومد و همه رو خورد الا اون یه نفر خودمونیم بی مزه گیم همیشه بد نیست.

داستان خیلی کوتاه...
ما را در سایت داستان خیلی کوتاه دنبال می کنید

برچسب : داستان خیلی کوتاه انگلیسی,داستان خیلی کوتاه,داستان خیلی کوتاه عاشقانه,داستان خیلی کوتاه جالب,داستان خیلی کوتاه کودکانه,داستان خیلی کوتاه انگلیسی با ترجمه,داستان خیلی کوتاه آموزنده,داستان خیلی کوتاه زیبا,داستان خیلی کوتاه غمگین,داستان خیلی کوتاه عشقی, نویسنده : bahramghobadyfardo بازدید : 130 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 4:38